کشور ایران در نیمکره شمالی بین عرضهای 25 درجه و 40 دقیقه شمالی و 44 درجه و 63 دقیقه شرقی و در یکی از خشک ترین مناطق جهان قرار گرفته است. متوسط بارندگی کشور mm252 (یک سوم متوسط جهان) بوده و آن تحت شرایطی است که mm179 (71%) آن مسقیماً به دلیل پتانسیل بالا تبخیر در کشور (1500-2000 میلیمتر) تبخیر میگردد.
ارتفاع از سطح دریا مناطق مختلف کشور از 40- تا 5670 متر تغییر مینماید که این امر تأثیر بسزایی روی تنوع و تغییرات اقلیمی مناطق دارد. گر چه اکثر مناطق مختلف کشور از لحاظ تقسیم بندی اقلیمی نیمه خشک محسوب میشوند ولی بهر حال تغییرات اقلیمی زیادی در کشور وجود دارد.
بخش کشاورزی نقش حیاتی در اقتصاد ملی ایران دارد؛ به طوریکه حدود 18% تولید ناخالص ملی، 25% اشتغال، تامین بیش از 85% غذای جامعه، 25% صادرات غیر نفتی و 90% مواد اولیه مورد مصرف در صنعت را کشاورزی فراهم می نماید.
شرایط خاص اقلیمی کشور که خشکی و پراکنش نامناسب زمانی و مکانی بارندگی واقعیت گریز ناپذیر آن است، هرگونه تولید مواد غذایی و کشاورزی پایدار را منوط به استفاده صحیح و منطقی از منابع آب محدود کشور نموده است. در همین راستا می توان گفت که آب آبیاری مهم ترین نهاده کشاورزی است.
بارشهای جوی کشور (70% باران و 30% برف) در مجموع آورد آبی برابر 413 بیلیون متر مکعب (bm3) در کشور را ایجاد مینماید. در حدود 6/71% کل میزان بارندگی ( bm3295) مستقیماً تبخیر شده و با احتساب bm313 آبی که از طریق رودخانههای مرزی وارد کشور میگردد، پتانسیل کل منابع آب تجدید شونده حدود bm3 130 برآورد میگردد.
در حال حاضر مصرف کل آب کشور در حدود bm3 5/88 میباشد که از این میزان 5/82 آن (93%) در کشاورزی و کمتر از 7% به مصارف شهری و صنعتی اختصاص دارد (جدول 1). در شرایط حاضر این مقدار آب تخصیصی به کشاورزی برای آبیاری 8/7 میلیون هکتار اراضی کشاورزی فاریاب (محصولات زراعی و باغی) مصرف میگردد.
پیشنهادات برای جلو گیری و یا کاهش تلفات و ضایعات آب کشاورزی
تلفات و ضایعات آب کشاورزی را می توان در سه جزء سیستم آبیاری، ضایعات محصو لات کشاورزی، و بحث آب مجازی (Virtual Water) تشخیص و بررسی نمود.
تلفات آب کشاورزی در سیستم آبیاری (مرحله تولید محصولات کشاورزی)
از آن جا که بخش کشاورزی بزرگترین مصرف کننده آب در زیر ساختهای مختلف اقتصادی کشور است تلفات عمده آب نیز به این بخش تعلق دارد.
نتایج تحقیقات و مطالعات مختلف بیانگر آن است که متوسط بازده کل آبیاری در کشور 35% بوده که مقدار آن از متوسط جهانی (کشورهای در حال توسعه (45%) و توسعه یافته (60%)) پائینتر میباشد (جدول 2). یعنی حدود 70% از منابع آب به صورت تبخیر، نفوذ عمقی، جریانات سطحی به زهکشها، و از طریق رودخانههایی که به دریا ریخته و یا از مرزهای کشور خارج میشوند تلف میگردد.
تحقیقات انجام شده بر روی بازده آبیاری مزارع تحت کشت محصولات مختلف توسط مؤسسه تحقیقات فنی و مهندسی کشاورزی حاکی از آن است که در استانهای مختلف کشور بازده آبیاری بستگی به مدیریت مزرعه، روش آبیاری، نوبت آبیاری (مرحله رشد گیاه)، نوع گیاه داشته و مقدار آن بین 24 تا 55 درصد تغییر مینماید. با در نظر گرفتن بازده انتقال آب در مناطق مورد تحقیق بازده کل این مناطق بین 15 تا 36 در صد تغییر مینماید.
کارآیی مصرف آب کشاورزی (Water Productivity) که به شکل ساده می توان آن را مقدار تولید در واحد آب مصرفی تعریف نمود وضعیت استفاده بهینه از آب را در تولید مشخص می نماید. کارآیی مصرف آب را میتوان با تولید بیشتر به ازای همان مقدار آب مصرفی، یا تخصیص آب به گیاهان با ارزش اقتصادی بالاتر، یا تخصیص آب از بعضی بخشهای کشاورزی به سایر بخشهای که ارزش افزوده آب بیشتر است، افزایش داد. در واقع بیشترین سهم در افزایش کارایی مصرف آب تنها از سیستم آبیاری مناسب نبوده و بلکه از افزایش عملکرد ناشی از مدیریت بهتر نیز منشاء میگیرد. در حال حاضر مقدار آن در کشور بطور متوسط 7/0 کیلو گرم بر مترمکعب میباشد. در جدول (3 ) مقدار کارایی مصرف آب اندازه گیری شده تعدادی از محصولات زراعی کشور به عنوان نمونه ارایه گردیده است.