1-دیدگاه هواشناسی :
هواشناسان خشکسالی را بارش کمتر از حد معمول که منجر به تغییر الگوی آب وهوایی می گردد، تعریف کرده اند .بنابراین خشکسالی ازنظرهواشناسی اساساً به حالتی از خشکی ناشی از کمبود بارندگی اطلاق میشود .
تعریف خشکسالی از دیدگاه هواشناسی در کشورهای مختلف ودر زمانهای مختلف متفاوت میباشدبه همین دلیل از این دیدگاه به کار بردن یک تعریف از خشکسالی که درقسمتی از جهان متداول میباشد
برای دیگر جاها مناسب نبوده بطوری که مثلاً:
1-در ایالت متحده در سال 1942 : بارش کمتر از 5/2 میلیمتر در 48 ساعت .
2-درانگلستان درسال 1936 :پانزده روز متوالی با مجموعه بارش کمتر از 25 میلیمتر .
3-در کشور لیبی در سال 1964: بارش سالانه کمتر از 180 میلیمتر .
4-در کشور هند در سال 1960: کاهش بارش فصل واقعی (مونسون) بیش از دو برابر متوسط انحراف .
5-در کشور بالی در سال 1964: یک دوره شش روزه بدون بارش :
بعنوان معیاری برای خشکسالی هواشناسی در نظر گرفته شده است .
بعلاوه اهمیت دیدگاه هواشناسی در این است که اندازه گیریهای هواشناسی اولین نشانه بروز خشکسالی می باشد.
2- دیدگاه اقلیم شناسی:
ازدیدگاه اقلیم شناسان خشکسالی یک پدیده طبیعی است که در اثر تغییرات الگوههای آب وهوایی ناشی از کاهش نزولات جوی کمتر از حد معمول خود به خود به وجود می آید و ادامه آن موجب عدم تعادل اکولوژیکی و هیدرولوژیکی می شود.از طرفی چون از دیدگاه جغرافیایی تعریف خشکسالی مفهومی مکانمند می باشد ،شدت خشکسالی در هر محل تابعی از ضریب تغییرپذیری بارش در همان محل است بنابراین از نظر اقلیم شناسی خشکسالی قابل تعیین است به طوری که در این روش درجه خشکسالی وترسالی تعیین می گردد.
3-دیدگاه هیدرولوژیکی:
از دیدگاه هیدرولوژیست ها خشکسالی زمانی اتفاق می افتد که سطح تراز ذخایر آبهای سطحی و زیر زمینی از حد معمول خود پایین تر باشد.خشکسالی هیدرولوژیک اغلب در عرضهای میانی بر اثر کمبود و فقدان بارش زمستانی اتفاق می افتد.علاوه بر بارش فاکتورهای اقلیمی دیگرمانند دماهای بالا، بادهای قوی و رطوبت نسبی کم نیز به طور قابل ملاحظه ای بر روی خشکسالی هیدرولوژیک تاًثیر دارند .
در دیدگاه هیدرولوژیک اندازه گیری میزان آبهای جاری –رودخانه ها –دریاچه ها وآبهای زیرزمینی معیارخشکسالی میباشد ویک زمان پایه بین فقدان بارندگی وکم شدن آبهای جاری ورودخانه ها وآب دریاچه ها وآبهای زیرزمینی وجود دارد .بنابراین معیار هیدرولوژیک نمی تواند اولین نشانگر خشکسالی باشد زیرا زمانی که کمبود بارش اتفاق بیفتد بعد از مدتی این کاهش در آبهای سطحی وزیرزمین منعکس خواهد شد.
4- دیدگاه کشاورزی :
از دیدگاه کشاورزی زمانی که رطوبت خاک از نیاز واقعی محصول کمتر باشد و منجر به خسارت در محصول شود خشکسالی اتفاق افتاده است.
چون در محاسبه نیاز آبی گیاهان مشخص شده که نیازآبی آنها باهم متفاوت است بنابراین مفهوم خشکسالی از دیدگاه کشاورزی برای محصولات مختلف یکسان نمی باشد .از دیدگاه کشاورزی درجه خشکسالی به روش پنمن مانتیث وروش باران مؤثرانجام می شودهمچنین روش پنمن مانتیث از طرف FAO به عنوان بهترین روش برای تعیین درجه خشکسالی کشاورزی معرفی شده است.
خشکسالی کشاورزی معمولاً بعد از خشکسالی هواشناسی وقبل از خشکسالی هیدرولوژیک اتفاق می افتد وکشاورزی معمولاًاولین بخش اقتصادی است که تحت تأثیر خشکسالی قرار میگرد.
5-دیدگاه اجتماعی و اقتصادی:
از دیدگاه اجتماعی و اقتصادی خشکسالی یعنی زمانی که کمبودآب برای نیازهای بشر موجب نابهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی شود.
به منظور به حداقل رساندن خشکسالی واضح است که انتقال مدیریت بحران به مدیریت ریسک امری اجتناب ناپذیر است و نظارت و ارزیابی خشکسالی از ضروریات است و برای نظارت و ارزیابی خشکسالی نیز شاخص های خشکسالی ازاهمیت بخصوصی برخوردار می باشد.
منبع : vahidvaka.blogfa.com
آبسیزیک اسید هورمون پیغام دهنده وجود تنشهای غیر زنده
از آبسیزیک اسید (ABA) بعنوان "هورمون تنش" یاد میشود که به تنشهای محیطی مرتبط با تغییر در فعالیت آب، بوسیله مکانیزم های متابولیکی و نموی واکنش نشان میدهد. گیاهان بوسیله تغییر در غلظت ABAبه تنشهای محیطی نظیر خشکی و شوری واکنش نشان میدهند، ولی از طرف دیگر ABAبعنوان یک علامت داخلی ضروری برای نمو متناسب با رشد گیاه نیز محسوب میگردد. پس از اینکه غلظت آن از سطح آستانه فراتر رفت، سبب بسته شدن کامل روزنه ها و تغییر در نحوه ابراز ژن میگردد. سیستم پیام دهی ABA پدیده های سلولی گوناگونی از جمله تنظیم فشار تورگر و تغییر در نحوه ابراز ژن را کنترل میکند. پس بنابراین میتوان مسیر تنظیم کنندگی فشار تورگر را از مرکز پیام دهی صادره از هسته سلول تشخیص داد. اثرات متقابل میان ABAو سایر مسیرهای متابولیکی، در ایجاد توازن در متابولیسم، رشد سلول و تقسیم آن نقش دارد.
تنش فلزات سنگین
فلزات سنگین فلزاتی هستند که دارای چگالی بالاتر از 5 گرم بر سانتیمتر مکعب باشند. این تعریف از نقطه نظر بیولوژیکی بسیار سودمند است زیرا تعداد زیادی از عناصر موجود در طبیعت را شامل میگردد. ولی تنها تعداد اندکی از این عناصر در شرایط فیزیولوژیکی، بصورت محلول یافت و بنابراین ممکن است برای سلولهای زنده قابل دسترس باشند. در میان آنها عناصری وجود دارد که بعنوان ریز مغذی یا عناصر کمیاب (Fe, Mo, Mn, Zn, Ni, Cu, V, Co, W, Cr) برای متابولیسم گیاهی با اهمیت هستند و عناصری نیز وجود دارد که وقتی مقدار آنها در محیط رشد گیاه زیادتر از حد نرمال باشد، برای گیاهان مسمومیت زا هستند. عناصر دیگری نیز که نقش بیولوژیکی ناشناخته و خاصیت مسمومیت زایی بالایی برای گیاهان دارند (As, Hg, Ag, Sb, Cd, Pb, and U)، وجود دارد. بجز محیطهای طبیعی استثنایی، در حال حاضر به اثرات مخرب رهاسازی فلزات سنگین در طبیعت توجه زیادی میشود. منابع این فلزات عبارتست از ترافیک شهری، دورریزهای خانگی و پسابهای صنعتی. دفع غبار حاصل از کارخانجات، آئروسولها و خاکستر حاصل از صنایع فرآوری کننده فلزات، منجر به آلودگی نواحی روستایی شده است. در مزارع کشاورزی، آلودگی فلزات سنگین بخاطر تیمار خاک با پسابهای آلوده و استفاده بی رویه کودهای فسفاته حاوی کادمیم (Cd)، یک مساله فزاینده می باشد. دوام بلند مدت بیولوژیکی و باقی ماندن در خاک، سبب انباشته شدن این فلزات در زنجیره غذایی و در نتیجه تأثیرات منفی بالقوه برای سلامتی انسان میگردد. میزان دسترسی به این فلزات بستگی به نوع گیاه و میزان مورد نیاز آنها بعنوان ریز مغذی و قابلیت گیاهان برای تنظیم کارآمد متابولیسم آنها از طریق ترشح اسیدهای آلی یا پروتونها به محیط ریشه دارد. علاوه بر آن، خصوصیات خاک بر میزان تحرک آنها و بنابراین تنظیم میزان آزادسازی آنها در محلول خاک موثر است. توانایی گیاهان برای جذب فلزات از خاک، استفاده داخلی از آنها و مکانیزمهای رفع مسمومیت سلولی، حوزه های تحقیقاتی هستند که اخیرا با اقبال روزافزونی مواجه شده اند.
تنش اکسیداتیو
اکسیژن برای گیاهان مثل سایر موجودات هوازی، همانند یک تیغ دو لبه است. اگرچه برای رشد و نمو عادی ضروری است ولی تماس مداوم با آن منتج به صدمه دیدن سلولها و در نهایت مرگ آنها میگردد و این بدان خاطر است که اکسیژن در فرم ملکولی به اشکال مختلف " گونه های اکسیژن فعال (ROS)" بخصوص به فرم آنیون رادیکال آزاد سوپراکسید (- O2) و پراکسید هیدروژن (H2O2) احیاء میگردد، که خود اینها با ترکیبات سلولی گوناگونی واکنش داده، سبب صدمات شدید یا جبران ناپذیری شده، در نهایت منتج به مرگ سلول میگردند. ROSها در سلولهای گیاهی بوسیله هر دو روش القایی و ساختمانی به مقدار زیادی تولید میشوند ولی در شرایط عادی، تعادل رداکس سلولی از طریق روش ساختمانی که ویژه طیف وسیعی از مکانیزمهای آنتی اکسیدانی تکامل یافته جهت تخریب ROSها می باشند، حفظ میگردد.
تنشهای محیطی گوناگون و محرکهای داخلی سبب اختلال در تعادل رداکس از طریق افزایش تولید ROSها یا کاهش فعالیت آنتی اکسیدانی میگردند که بهمین سبب تنش آنتی اکسیدانی رخ میدهد. در واکنش به افزایش ROS، ابراز ژنهای رمز کننده پروتئینهای آنتی اکسیدان کاهش می یابد. در چنین شرایطی ابراز ژنهای رمز کننده پروتئینهای دخیل در طیف وسیعی از فرآیندهای امداد سلولی نیز کاهش می یابد. علاوه بر این، ROS از یک سری نقشهای پیام دهی، غیر از نقشهایی که در شرایط تنش آنتی اکسیدانی ایفاء میکند، برخوردار است.
تنش گرمایی
واکنش به تنش گرما در موجودات مختلفی همچون باکتریها، قارچها، گیاهان و جانوران با افزایش درجه حرارت تحریک میشود و مشخصه ویژه آن افزایش سنتز پروتئینهایی بنام " پروتیینهای شوک گرمایی (hsp ها)" می باشد. hspها دربرگیرنده چندین گروه از پروتیینهای حفاظت شده می باشند. شکل معمولی واکنش به تنش گرما بدین گونه است که تماس اولیه با یک تنش خفیف گرمایی، سبب ایجاد مقاومت به دوزهای کشنده غیر عادی میشود که گیاه بعداً با آنها مواجه میگردد. این پدیده را اصطلاحاً " تحمل گرمایی اکتسابی" گویند. از آنجا که سلولهای واجد قابلیت تحمل به گرما، مقادیر بالایی از hspها را بیان می نمایند، محققین به این نتیجه رسیده اند که این پروتئینها با تحمل به گرما مرتبطند. تنش دمای بالا سبب واسرشتگی شدید و تخریب پروتئینهای سلولی میگردد که اگر کنترل نشود، منتج به مرگ سلول خواهد شد. hspها بواسطه فعالیت کاپرونی خود، سلول را قادر به رفع صدمات ناشی از گرما به پروتئینها می نمایند. در طی تنش گرمایی، hspها ابتدا در جهت ممانعت از تخریب پروتئینها و تحریک تابیدن مجدد پروتیینهای واسرشته عمل می نمایند، ولی از آنجا که تشکیل پروتیین از لحظه سنتز اهمیت پیدا میکند، hspها نقشهای مهمی حتی در شرایط عادی ایفاء می نمایند.
تغییرات دمایی در طبیعت سریعتر از سایر عوامل تنش زا رخ میدهد. گیاهان به سبب عدم توانایی در حرکت و جابجایی، در معرض تغییرات وسیع درجه حرارت روزانه و یا فصلی قرار دارند و بنابراین باید خود را با تنشهای دمایی، سریع و بطور موثری سازگار نمایند. مشخصه واکنش به تنش دمایی، توقف رونوشت برداری و ترجمه طبیعی ژنها، ابراز بالاتر از حد پروتئینهای ویژه شوک گرمایی (hspها) و تحریک تحمل به گرما می باشد. اگر تنش خیلی شدید باشد، مسیرهای پیام دهی که منتج به مرگ آپوپتوتیک سلولی میگردد، فعال میشود. hspها بعنوان کاپرونهای ملکولی سبب حفاظت سلول در برابر اثرات مخرب تنش دمایی و افزایش امکان بقاء سلول میگردند. افزایش ابراز hspها توسط فاکتورهای رونوشت برداری شوک گرمایی (hsfها) تنظیم میشود. شناخت ما از مکانیزمهای تنظیم کنندگی تحمل به تنش گرمایی هنوز محدود است مگر اینکه اطلاعات کاملتری از نحوه ابراز و نقش hsp ها بدست آید.
تنش ژنوتوکسیک
تمامی موجودات زنده برخورداز از قابلیت واکنش دینامیکی به تنشهای محیطی در نتیجه فعال سازی زنجیره های پیچیده پیام دهی می باشند. یکی از شدیدترین این تنشها اختلال در خود اطلاعات ژنتیکی می باشد. ژنوم موجودات زنده همیشه تحت تأثیر تنش ناشی از عوامل محیطی (نظیر اشعه ماوراء بنفش و مواد شیمیایی جهش زا) و نیز تولیدات فرآیندهای متابولیسم داخلی سلول (نظیر گونه های اکسیژن فعال و مضاعف شدن اشتباهی DNA) می باشد. بدنبال تاثیر تنش ژنوتوکسیک، زمان لازم برای بازسازی DNA در چرخه سلولی افزایش می یابد و ژنهای دخیل در بازسازی و حفاظت سایر ترکیبات سلولی مواجه با تنش ژنوتوکسیک، فعال میشوند. از سوی دیگر، سلولها، خصوصا سلولهای یوکاریوتهای پرسلولی، ممکن است بوسیله مکانیزم آپوپتوسیس به این تنش واکنش نشان دهند ودر نتیجه باعث کاهش صدمات سلولی گردند.
تحقیق در زمینه اثرات تنش ژنوتوکسیک و مکانیزم پیام دهی در پستانداران به سبب اثراتی که در سلامت انسان و ایجاد بیماریهایی مثل کارینوژنسیس دارد، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. ولی در گیاهان که سلولهای آنها بی تحرک و توسط دیواره های سلولی احاطه شده است، بافتهای توموری قادر به متاستازی نبوده و گیاه بواسطه سرطان از بین نمی رود. از طرف دیگر، اندامهای تولید مثلی گیاهان از سلولهایی منشاء میگیرند که خود قبل از تشکیل گامت در گیاه مادر، تعداد زیادی چرخه مضاعف سازی DNA را پشت سر گذاشته اند. این امر بویژه سبب میشود تا گیاهان به انباشت بالقوه جهشها در سلولهای مادر گامت، حساس باشند و در نهایت راه انتقال جهشهای سوماتیک به نسل بعدی فراهم میشود. گیاهان بر خلاف جانوران، موجودات بی تحرکی هستند که وابسته به تشعشع خورشیدی بعنوان منبع حیاتی انرژی بیولوژیکی بوده و بنابراین بطور مداوم در معرض موتاژنهای طبیعی از جمله اشعه ماوراء بنفش نوع B هستند. از اینرو تحمل به این عامل تنش زای غیر زنده برای حیات گیاهی با اهمیت می باشد. جبران و رفع خسارات وارده به DNA برای نگهداری ثبات ژنومی ضروری است و گیاهان البته اطلاعات لازم برای این هدف را در اختیار دارند. در مقابل، دانش بشر در زمینه تأثیر و مکانیزمهای عوامل صدمه رسان به DNA بسیار محدود است، هر چند که اخیراً حمایت ژنتیکی برای پروتئینهای دخیل در پیام دهی ژنوتوکسیک در گیاه اربیدوپسیس در حال شگل گیری است
آنالیز ترانسکریپتوم تنش
سلول بمحض احساس تنش از خود واکنش نشان داده و بمنظور بقاء، با تنش سازگار میشود. تقریباً در تمامی موارد، واکنش به تنش قبل از هر چیز مبتنی بر ابراز ژنهای القاء شونده بوسیله تنش و در مرتبه بعد، مبتنی بر واکنشهای بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی می باشد. ژنهایی که به خشکی، شوری بالای خاک یا سرما واکنش نشان میدهند، در سطح رونوشت برداری مورد مطالعه واقع شده اند. اخیراً با توسل به روش نظارت بر نحوه ابراز ژن با استفاده از ریز آرایه های cDNA یا چیپهای ژنی، صدها ژن شناسایی شده است که بوسیله تنشهای غیر زنده تنظیم میشوند. فرآورده های ژنهای القاء شونده بوسیله تنش را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: فرآورده هایی که مستقیماً در حفاظت سلول در برابر تنشهای محیطی نقش دارند و فرآورده هایی که ابراز ژن و انتقال پیام را در واکنش به تنش تنظیم می نمایند. دسته اول دربرگیرنده پروتئینهایی است که وظیفه آنها حفاظت سلول در برابر پسابیدگی می باشد و از آن جمله آنها میتوان آنزیمهای مورد نیاز برای بیوسنتز مواد حفاظت کننده سلول در برابر تنش اسمزی، پروتئینهای وافر در اواخر دوره جنین زایی (LEA)، پروتیینهای ضد انجماد، کاپرونها و آنزیمهای خنثی کننده مسمومیت را نام برد. دسته دوم فرآورده های ژنی، شامل فاکتورهای رونوشت برداری، پروتیین کاینازها و آنزیمهای دخیل در متابولیسم فسفینوستید می باشد. از ژنهای القاء شونده بوسیله تنش برای ایجاد تحمل به تنش با استفاده از روش انتقال ژن و نیز برای آنالیز نقش این ژنها استفاده شده است.
سنسورهای تنش در مدل ژنتیکی Synechocystis
سلول با ابراز گروه خاصی از ژنهایی که در اثر تنش القاء میشوند، یک تنش معین را احساس و به آن واکنش نشان میدهد. فرآورده های این ژنها ظاهراً نقش مهمی در سازگاری به تنش دارند. در موجودات فتوسنتز کننده، نظیر سیانوباکتریها و گیاهان، و در یوکاریوتهای ساده ای مثل مخمر، سیستمهای دوجزئی گوناگونی در احساس و انتقال علایم محیطی نقش دارند. سیستمهای دوجزئی لااقل از یک هیستیدین کایناز که وجود تنش را احساس میکند و یک تنظیم کننده پاسخ به تنش که پیام وجود تنش را منتقل میکند، تشکیل شده اند. در باکتریها، سیستم دوجزئی، تنها سیستم تشکیل دهنده و مورد نیاز برای انتقال علایم تنش می باشد و ابراز ژن معمولاً بوسیله جزء تنظیم کننده پاسخ به تنش که بعنوان فاکتور رونوشت برداری ایفای نقش میکند، اجرا میشود. در مخمر و گیاهان، اجزاء دیگری نیز در پیام دهی دخالت دارند که سبب تقویت پتانسیل آنها برای برخورداری از اثر توام و نیز اثر متقابل با سایر مسیرها می باشد. نقشی را که مخمر برای جانوران دارد، Synechocystis نقش مشابهی برای گیاهان عالی ایفاء میکند. Synechocystis یک مدل ژنتیکی است که براحتی قابل ردیابی بوده و میتواند بآسانی دستکاری و ترانسفورم گردد. از دیگر مزایای آن وقوع نوترکیبی همولوگی می باشد، پدیده ای که در گیاهان امری استثنایی است. Synechocystis دارای ژنوم کوچکی است (3.7 MBp) که توالی آن بطور کامل تعیین شده و در ژنوم خود کمتر از 12 درصد نواحی غیر کد کننده دارد. براساس جستجوی گنجینه های موتان، سنسورهایی برای تنشهای مختلف غیر زنده، مواد غذایی و فلزات در Synechocystis شناسایی شده است.
امیر انتصاری
منبع:سایت بیوتکنولوژی و http://abiari.blogfa.com
پخش سیلاب یکی از روشهای بهره برداری از سیلاب واستفاده بهینه از آن می باشد که می تواند تأثیرات مثبتی در مقابله با بحران آب وخشکسالی و بهره برداری پایدار از آن داشته باشد وبایستی درمورد تأثیرات آن بر منابع آبهای زیرزمینی درتمام جوانب بررسیهای لازم صورت پذیرد. در این بررسی از یک رشته قنات موجود در عرصه ایستگاه تحقیقاتی پخش سیلاب بر آبخوان سهرین-قره چریان زنجان استفاده گردید. از زمان احداث ایستگاه جمعا" پنج مورد آبگیری انجام گرفته که در هر بار با فاصله ای اندک، بده جریان خروجی قنات نیز افزایش یافته است. بررسی بده خروجی قنات در پنج دوره آبی نشان می دهد که میزان حد اقل بده جریان خروجی از 2 لیتر درثانیه درآبان سال 76 به ترتیب به 6/5 و8/4 لیتر درثانیه درآبان ماه سال 77 و 78 افزایش یافته که با توجه به خشکسالی سالهای آبی 76 تا 78 درخور اهمیت می باشد. این افزایش در مرداد ماه سال 79، به دلیل آبگیری قابل توجه در فروردین همان سال به 8 لیتر درثانیه، درمقایسه با زمان مشابه درسال 78 که 8/4 لیتر درثانیه بود، رسید. رابطه همبستگی بین مقدار سیلاب ورودی به عرصه وبده خروجی قنات نیز نشان می دهد که این ارتباط درسطح 5 درصد معنی دار است. میزان آب ورودی به عرصه در افزایش بده خروجی قنات وتداوم ورود آب در پایداری افزایش بوجود آمده تأثیر مستقیم داشته است. با عنایت به مخروبه و بایر شدن تعداد قابل توجهی از قناتهای موجود به دلیل پایین آمدن سطح آب زیر زمینی دشت بر اثر کاهش تغذیه وتخلیه بیش از اندازه، واز طرفی، با علم به این که بیشتر اراضی واقع در دشت با دارا بودن شیب مناسب، آبرفتهای دارای قابلیّت ذخیره آبهای زیرزمینی خوب، ووجود رودخانه هایی که عمومأ در فصل بهار حالت سیلابی دارند، مستعد عملیات پخش سیلاب می باشند، در صورت تغذیه آب زیرزمینی، امکان بالا آمدن سطح ایستابی وافزایش بده قناتها وچشمه های موجود در پایین دست وحاشیه زنجانرود وجود داشته و میتوان در سالهای آتی از این روش نسبت به احیاء قناتها استفاده بهینه بعمل آورد.
منبع : سایت کشاورز تنها
پدیده انتقال در گیاهان بسیار حائز اهمیت است. چنانکه مواد چه آلی و چه غیر آلی با این فرآیند از یک نقطه به موقعیت دیگری مثلا از مکان سنتز یا مخزن به موقعیت مصرف یا ذخیره منتقل می شوند. انواع مختلفی از پدیده انتشار در گیاهان رخ می دهد . انتقال در مسافتهای کوتاه، مسافتهای متوسط و مسافتهای طولانی. به انتقال در مسافتهای طولانی
Translocation گویند که در کانال های آوند چوبی و آبکش رخ می دهد. به اولی Xylem translocation و به دومی Phloem translocation گویند. آب و مواد معدنی جذب شده توسط ریشه ها به ناحیه اندامهای هوایی از طریق زیلم منتقل می شود در حالی که مواد غذایی سنتز شده در برگهای سبز یا ساقه ها به قسمتهای غیر سبز (مانند ریشه) برای مصرف یا ذخیره یا انتقال فلوئمی جابه جا می شوند. انتقال مواد همیشه از Source به Sink صورت می گیرد، یعنی قطبی. مواد محلولی که منتقل می شوند اگر آلی باشند Organic solutes و اگر غیر آلی باشند inorganic solutes نامیده می شوند.مواد محلول آلی : کربوهیدرتها، مواد نیتروژنی، تنظیم کننده های رشد
مواد محلول غیر آلی: نمکهای معدنی، عناصر رادیواکتیو
.انتقال قندها و مواد نیتروژن دار
کربوهیدراتهای ساخته شده در نواحی سبز گیاهان به فرم محلول در آب به مناطق مصرف یا ذخیره حمل می شوند تا در آن مناطق جهت تغذیه سلولهای پیرتر، نمو گلها، میوه ها، نقاط انتهایی رشد و نیز جهت اهداف ذخیره ای از طریق فلوئم به کار روند
.در گیاهان پست تر مانند
bryophyte (خزئیان) محل ساخت و ذخیره قندها در یک سلول است. در نتیجه هیچ نیازی به انتقال و جابه جایی نیست. جابه جایی در گیاهان عالی تر صورت می گیرد که مکان سنتز از مکان مصرف یا ذخیره فاصله دار است. ترکیبات نیتروژن دار مانند آمینواسیدها،آمیدها نیز در سراسر فلوئم منتشر شده و از طریق بافتهای فلوئم به قسمتهای جوانتر گیاه منتقل می شوند. ترکیبات نیتروژن دار آلی (آمینواسیدها) در خاک نگه داشته شده ، در آب حل شده و به قسمتهای هوایی با بافتهای زیلم از طریق صعوه شیره خام منتقل می شود. آمینو اسیدها در خاک از تجزیه قسمتهای آلی باقیمانده از گیاهان و جانوران تشکیل می شوند.مقاله انتقال مواد محلول در گیاهان
10
صفحه تایپ شدهشامل موضوعاتی چون: مواد محلول آلی- مواد محلول غیر آلی- جهت انتقال
Direction-
ساختار فلوئم- مکانیسم انتقال فلوئم- ایرادات تئوری انتشار- مکانیسن انتقال فعال- بارگیری و تخلیه فلوئم- انتقال تنظیم کننده های رشد- انتقال مواد محلول غیر آلی (نمکهای معدنی- انتقال نشانگرها/عناصر رادیواکتیو- انتقال عناصر غیررادیواکتیو-...)منبع : www.alonefarmerstore.blogfa.com
درجه حرارت |
رطوبت مطلق اشباع |
0 |
4.85 |
5 | 6.82 |
10 | 9.41 |
15 | 12.78 |
20 | 17.31 |
25 | 23.3 |
30 | 30.4 |
35 | 39.3 |
40 | 51.2 |
45 | 65.6 |
50 | 83.0 |
رطوبت مطلق (ha) را برحسب کشش سطحی (e) و درجه حرارت هوا (t) میتوان بدست آورد:
ha=217*e/t+2.73.3
منبع اصلی و سایت کشاورز تنها
حفاظت دیواره های رودخانه ها در مقابل عوامل هیدرولیک جریان
عوامل هیدرولیکی جریان بخصوص در دیواره های با مواد غیر چسبنده Bnak failure یا مطبق Non cobesive نقش اساسی را در تخریب و گسیختگی دیواره ها دارند.
افزایش دبی , سرعت و تنش برشی جریان باعث فرسایش سطحی دیواره و آبشکستگی محل پنجه آن می گردد.
افت ناگهانی سطح آب بعد از وقوع سیلاب سبب ایجاد نیروی تراوش و زیر شویی مواد اولیه می شود.
حفاظت با ماشین های اسقاطی Automobile boidiess:
در این روش ماشین های اسقاطی به طور تصادفی در کناره و روی دیواره قرار گرفته می شود و با کابلهای سیمی و مقاوم بهم وصل شده و از طریق لنگرگاه سازی در ساحل یا دیواره در موقعیت خود محکم میگردند.با گذشت زمان و رسوب گیری تدریجی و تثبیت گیاهی حفاظ فوق به تدریج تثبیت خواهد شد.
این روش گرچه مسله وجود بی رویه ماشین های اسقاطی را به نحو مطلوبی حل میکند ولی کناار رودخانه نیز شرایط بی منظره ای را پدید خواهد آورد.
از پایان نامه روشهای اصلاح مسیر و حفاظت کناره های رود خانه -استاد دکتر محسن محسنی ساروی-دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران(مهندسی منابع طبیعی-مرتع و آبخیز داری)-در 56 صفحه . نوشته شده توسط محمد آروین-مدیریت وب لاگ کشاورز تنها).در تاریخ 1386/2/9 ساعت 10 صبح.
این مطلب نیز همچون بیشتر دیگر مطالب وب لاگ کشاورز تنها از کتب کشاورزی.جزوات درسی.جزوات کاربردی. جمع آوری و نوشته شده است و برای وارد کردن این مطالب از جزوات و کتاب ها به اینترنت زحماتی کشیده می شود پس لطفا برای استفاده از این مطالب در سایت یا وب لاگ خود منبع را ذکر کنید. با تشکر کشاورز تنها.
استفاده از مطلب با ذکر منبع بلا مانع می باشد.